یکی از آیاتی که میتواند دلیلی باشد برای وجوب خمس در غیر غنائم جنگی آیه هفتم از سوره مبارکه حشر است :
« مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ …»
قبل از اینکه شیوه استدلال به آیه شریفه را بیان کنیم لازم هست بدانیم «فیء» در اصطلاح فقهی به چه معناست. در اصطلاح فقها به مالی از کافران که بدون کارزار و جنگ و خونریزی عاید مسلمانان شده است فیء گفته میشود همانند جزیه، خراج و مانند آنها. (1)
مرحوم آیة الله حائری در کتاب الخمس میفرمایند ظاهر این است که مراد از فیء در این آیه شریفه خمس است. چون در انتها میخوانیم « وَلِذِي الْقُرْبَىٰ » و میدانیم که ذی القربی و خویشاوندان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم حقی به جز خمس ندارند. از طرفی در آیه 26 از سوره مبارکه اسرا میخوانیم :« وَ آتِ ذاَ القُربی حَقَّهُ. » (حق ذی القربی را بپرداز). نتیجه این میشود که فیء از آن ذی القربی است و حق ذی القربی را نیز بایستی پرداخت و ذی القربی حقی به جز خمس ندارند پس خمس را بایستی به ذی القربی ادا کرد.
دومین مطلبی که از این آیه شریفه استفاده میشود این که چون موضوع آیه شریفه فیء است و فیء هم طبق تعریفی که در ابتدا عرض شد مربوط به غیر غنائم جنگی است. پس با استناد به آیه شریفه و جوب خمس در غیر غنائم جنگی ثابت میگردد.
برگرفته از کتاب الخمس تالیف آیة الله العظمی شیخ مرتضی حائری شیخ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الإمامیة، ج2، ص64؛ علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقها، ج1 ص 419 و…