به قصد خرید هندوانه وارد مغازه میوه فروشی شدم اما به هندوانه های مغازه که نگاه می کردم از همان ظاهرشان پیدا بود که رنگ طبیعی ندارند و بالاخره از خرید هندوانه از آن مغازه منصرف شدم و به مغازه کوچک دیگر میوه فروشی رفتم هندوانه نداشت.
پرسیدم آقا هندوانه ندارید؟
مغازه دار که جوان موقرّی بود گفت: هر چه آوردیم خوب نبوده و مشتری ها معترض شدند.
مرد مسنی که به نظر می رسد پدر صاحب مغازه باشد به او گفت: فردا هندوانه بیار و صاحب مغازه پاسخ داد نه نمی شه هندوانه ها را رنگ می زنند!
یاد هندوانه های مغازه پایین تر افتادم و سِرِّ رنگِ نامتعارف شان را یافتم که رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون !
براستی برخی از کاسبان را چه شده است که برکت در رزق را نه در تولید حلال که در فروش حرام و مضر جستجو می کنند؟! و رنگ و طعم دلپذیر را نه از خدا که از خُدعه می خواهند؟ درحالی که به ابزارها و راه های برکت زایی در رزق در قرآن و روایات فراوان پرداخته شده است، روش هایی چون پرداخت خمس و زکات که از جمله
امام رضا (ع)می فرماید :
ولاتحرموا انفسکم دعاء نا ما قدرتم علیه فان اخراجه مفتاح رزقکم
تا می توانید خود را از دعای ما محروم نسازید وهمانا در پردداخت خمس کلید روزی شماست
(کافی ج۱ص ۵۴۷ )
آیا مقصر مبلغان دین هستند که پیام دین را نخواسته یا نتوانسته اند منتقل سازند؟ یا موضوع بازگشت به ضعف ایمان برخی از تولید گران دارد؟ بهر حال همه دلسوزان باید در تبدیل تفکر تکاثر و سود و سودا گری به منطق کوثر و برکت بکوشند و الا باید همچنان شاهد خسارات دنیوی و اخروی در جامعه باشیم.