پرش لینک ها

چرا در فقه شیعه خمس به هر سودی که به دست آید تعلق می گیرد؟

معنای غنیمت

سوال:

طبق آیه 41 سوره انفال، خمس به غنیمت جنگی تعلق می گیرد. پس چرا در فقه شیعه خمس به هر سودی که به دست آید تعلق می گیرد؟

پاسخ:

  1. قرآن کریم مهمترین منبع اعتقادی ما مسلمانان است. این کتاب آسمانی، علاوه بر تدوین اصول و معارف اعتقادی، منبع اصلی تکالیف رفتاری و احکام عملی مسلمین نیز هست. قرآن کریم نقش زیادی در شکل گیری رفتار ما در زندگی فردی و اجتماعی دارد؛ از این رو عقل حکم می کند تا با نهایت دقت و تلاشی وافر به فهم آیات نورانی آن اقدام کنیم. برای همین منظور معمولا دو کار باید انجام شود. نخست آنکه با توجه به نزول قرآن به زبان عربی، می بایست به کتب اصیل لغت مراجعه کرد تا مقصود اصلی قرآن از بیان کلمات مشخص شود و این آیات الهی، تحت تأثیر فرهنگ ها، اغراض و دیگر مقاصد قرار نگیرد. در گام دوم پس از اطمینان از فهم معنای دقیق کلمات قرآن کریم، باید به مفسرینی مراجعه کنیم که صحیح ترین و روشن ترین بیان را در تفسیر آیات دارند. از نظر ما شیعیان، ائمه معصومین(ع) که جانشینان پیامبر اکرم(ص) هستند و حتی به اعتراف مخالفین شان در علم و تقوی نظیر ندارند، می توانند تفسیری صحیح از آیات به ما ارائه دهند.
  2. خداوند در آیه 41 سوره انفال می فرماید: « وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ »،«بدانيد هرگونه غنيمتى به­دست آوريد، خمس آن براى خدا و براى پيامبر و براى نزدیکان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه (از آن‌ها) است».

همان گونه که در آیه شریفه آمده است، خداوند فرمود: « … هر گونه غنیمتی که بدست آوردید..» منشأ اختلاف در خمس، بین علمای اهل سنت و علمای شیعه در این واژه «غنیمت» است. اهل سنت دلائلی ذکر می کنند که دو دلیل مهم تر را در اینجا ذکر کرده و پاسخ آن را خواهیم داد. نخست آنکه آنها معتقدند  مراد از غنیمت در این آیه، غنائم جنگی است، یعنی اگر در زمان جنگ، مسلمین غنیمتی را بدست آوردند، خمس آن را باید بپردازند. و دیگر آنکه آیه فوق در جنگ بدر نازل شده است و شأن نزول آیه نیز دلالت بر این دارد که منظور از غنیمت، صرفا غنائم جنگی است.

  1. همان گونه که در ابتدا اشاره شد برای فهم آیات قرآن ابتدا باید به معنای دقیق لغوی آن بپردازیم. برای همین منظور به کتاب «المفردات فی الفاظ القرآن» نوشته محقق نامی، راغب اصفهانی، که قرنها مورد توجه و استفاده علمای بزرگ، اعم از شیعه و سنی است، مراجعه می کنیم.

الغَنَم‏ (گوسفند) كه معروف است، در آيه فرمود: (وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ‏ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما)[1] الغُنْم: ‏یعنی رسيدن به غنم يا گوسفند و دسترسى يافتن به آن، سپس در باره هر غنيمتى كه از دشمنان و غير ايشان در دسترس قرار گيرد و بدست آيد بكار رفته است.[2] پس اصل و ريشۀ غنيمت؛ همان غنم يعني گوسفند است و غُنم يعني گوسفنددار شدن . اما به‌تدريج، معناي غُنم توسعه پيدا کرد و شامل هر چيزي شد که انسان به­دست می­آورد. شایان ذکر است که توسعۀ معناي يک واژه پدیده­ای فراگیر و پرتکرار در همۀ زبان­هاست. در لغت نامه معروف و معتبردیگری به نام قاموس اللغه آمده است  «الغُنم و المَغنم و الغَنيمَة ما يُصيبُهُ الانسانُ و يناله و يظفر به مِن غَيرِ مَشَقَّةٍ».[3] غنم و مغنم و غنيمت به‌معناي آن چيزي است که انسان بر آن ظفر مي‌يابد و آن را به­دست مي‌آورد.

همان­گونه که در واژه­نامه­های معتبرِ مفردات راغب و قاموس‌اللغة ملاحظه شد، غنيمت فقط آن چيزي نیست که در ميدان جنگ به­دست آید. این لغت دانان حتی از جنگ سخنی نگفته­اند. فقط گفته شد که غنيمت از غُنم است و غُنم عبارت است از فوز که به معنای تسلط يافتن، پيروز شدن و به­دست آوردن است. پس ما نمی‌توانیم واژگان قرآن را طبق نظر خویش و اجتهاد شخصی معنا کنیم.

وضوح معنای غنیمت، بر هر فایده ای که انسان بدست می آورد، اعم از غنیمت جنگی و منفعت تجارت، در کتب برخی از علمای بزرگ اهل سنت نیز آمده است. ابن حزم اندلسی، یکی از فقهای بزرگ اهل سنت می باشد. او در کتاب معروف المُحّلَی می گوید:« هر کس گنجی پیدا کند، یک‌پنجم آن را باید برای خمس بدهد و چهارپنجم آن بر او حلال است، گنج، در خانه مسلمان باشد یا کافر ذمی، در سرزمین صلح باشد و یا در جايی ديگر، خمس به آن تعلق می‌گیرد.» [4]

همان گونه که ملاحظه می گردد، ابن‌حزم غنیمت را مختص به غنائم جنگی نمی داند و یافتن گنج ، اگر در سرزمینی که جنگ نباشد و صلح حاکم باشد، مشمول پرداخت خمس خواهد بود. او برای فتوای خود مبنی‌بر تعلق خمس به گنج به آیات شریفۀ «و اعلموا انما غنمتم من شئی…» و «فکلوا مما غنمتم حلالاً طیباً» استدلال می‌کند. این نحوۀ استدلال به‌روشنی بیانگر این است که ابن‌حزم، غنیمت را مختص غنائم جنگی نمی‌داند.

افزون بر ابن حزم اندلسی علمای دیگری از اهل سنت به این مساله اشاره داشته اند. مانند قرطبی، صاحب تفسیر الجامع لاحکام القرآن، که یکی از بزرگ‌ترین مفسران اهل سنت است[5] و یا سید سابق که معتقد است غنیمت اعم از سودی است که در جنگ و غیر جنگ انسان بدست می آورد.[6]

  1. افزون بر کتب لغت که تأکید بر گستره دائره معنایی غنیمت بر هر سود و منفعتی است، مفسرین واقعی قرآن که اهل بیت(ع) هستند نیز بر این معنا از غنیمت تأکید دارند. امام باقر (ع) می‌فرماید: «فَأَمَّا الْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ فَهِيَ وَاجِبَةٌ عَلَيْهِمْ فِي كُلِّ عَامٍ.» خمس غنائم و فوائد، در هر سال، بر مکلفان واجب است. سپس امام (ع) به آیه: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ» استشهاد می‌کند و می‌فرماید: «وَ الْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ فَهِيَ الْغَنِيمَةُ يَغْنَمُهَا الْمَرْءُ وَ الْفَائِدَةُ يُفِيدُهَا.» [7] یعنی غنیمت­ها و فايده­ها عبارت‌اند از منفعت­هایی که آدمی در طول سال کسب می‌کند؛ بنابراین غنیمت شامل همه غنیمت‌ها، فائده‌ها و جوایز است. . از امام صادق(ع) درباره واژه « غنمتم» در آیه شریفه 41 سوره انفال؛« واعلموا انما غنمتم …» سوال شد. امام (ع) فرمودند:« هِیَ وَاللهِ الافادهُ یوماً بیومٍ»[8] به خدا قسم، غنیمت، همان فایده است که در هر روز انسان بدست می آورد. در روایتی دیگر امام رضا(ع) فرمودند:« کُلُّ ما اَفادَهُ النّاسُ فَهُوَ غَنیمَتٌ» هر چیزی که مردم به عنوان فایده بدست می آورند، پس آن غنیمت است.[9]
  2. نکته دیگری که در شبهه فوق بدان اشاره شده بود، شأن نزول آیه خمس است که در خصوص جنگ بدر می باشد. در قرآن کریم آیات زیادی وجود دارد که دارای شأن نزول هستند و به مناسبت­هایی نازل شده­اند؛ یعنی حادثه‌، پیشامد و یا جنگی اتفاق افتاده و به همین مناسبت، آیه یا آیاتی نازل شده است. مفسران بر این باورند که شأن نزول باعث نمی­شود، محتوای آیه، صرفا به آن واقعه و یا مناسبت، اختصاص داده شود؛ یعنی حکم آیه را مخصوص آن مورد یا مناسبت خاص نمی‌کند؛( به جز معدودی از آیات مانند سوره مائده آیه 55 که تنها یک مصداق دارد) زیرا اگر چنین باشد، یعنی آیه، مخصوص همان مورد شأن نزول باشد، قرآن کریم، وجه عمومی هدایتگری خود را از دست خواهد داد. چون بسیاری از آیات قرآن به مناسبت خاصي نازل شده اند. بنابراین شأن نزول این آیه که برای جنگ بدر است، واژه غنمتم را مختص به غنائم جنگی نمی کند.[10]

اگر آیه ای از آیات قرآن درباره ی قومی از اقوام گذشته نازل شد و آن قوم منقرض شده و از بین رفتند، اگر آیه مختص به مورد نزول باشد و شان نزول آیات، نقش تعیینی و حصر داشته باشد وقتی آن قوم از بین رفتند، آیه هم از بین می رود و تنها در حد یک تلاوت و وجود لفظی باقی می ماند. ولی چنین نیست زیرا آیه ای که در یک زمینه ای نازل شد، از باب تطبیق یک اصل کلی است در یک مورد نه از باب اختصاص یک امر به امر دیگر. پس اگر یک کلی را بر یک مورد تطبیق کردند یا در مورد خاص حکم کلی صادر شده است آن مورد نزول، مصداقی از مصادیق این اصل کلی است، پس با رفتن و منتفی شدن مورد نزول، هیچ تغییری در محتوای کلی آیه پیدا نمی شود و آیه از حجیت نمی افتد زیرا اگر چنین باشد از قرآن چیزی باقی نمی ماند برای اینکه بیشتر اینها در مورد احکامی است که وارد شده و نیاز مردم را می رسانده و این احکام تغییرپذیر نیست.[11]

در روایات مختلف هم واژه غنیمت به معنای سود وبهره آمده است مثلا در خطبه 76 نهج البلاغه

با توضیحات فوق، روشن شد که نمی توان صرفا حکم کلی آیه را اختصاص به شأن نزول داد. یعنی نمی توان با توجه به شأن نزول چنین نتیجه گرفت که چون آیه در خصوص جنگ بدر نازل شده است، پس کلمه غنمتم هم ناظر بر غنیمت جنگی است.

جمع بندی

واژه غنیمت که در آیه 41 سوره انفال آمده است به معنای هر منفعتی است، اعم از زمان جنگ و غیر آن. بسیاری از علمای اهل سنت معتقدند: مراد از غنیمت در این آیه، غنائم جنگی است؛ زیرا آیه فوق در جنگ بدر نازل شده، پس منظور از غنیمت، صرفا غنائم جنگی است.

بر اساس لغت نامه های معتبر؛ مانند مفردات راغب و قاموس‌اللغة ، غنيمت فقط آن چيزي نیست که در ميدان جنگ به­دست آید. همچنین بسیاری از علمای اهل سنت مانند: ابن حزم اندلسی، قرطبی، و سید سابق معتقدند: غنیمت اعم از سودی است که در جنگ و غیر جنگ انسان بدست می آورد. افزون بر آن شأن نزول آیه خمس هر چند در خصوص جنگ بدر است اما طبق نظر مفسران، شأن نزول باعث نمی­شود، محتوای آیه، صرفا به آن واقعه و یا مناسبت، اختصاص داده  شود. پس نمی توان صرفا حکم کلی آیه را اختصاص به شأن نزول داد.

↵صراط روشن، علی خلجی، نشر سروش نعیما

———————————————————————————————————

[1] . انعام: 146

[2]. المفردات فی غریب القرآن، ج2، ص474: «الغنم ـ بفتحتين ـ معروف، قال: وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِم شُحُومَهُما. (سورۀ انعام: آیۀ 146) و الغُنم ـ بالضم فالسكون ـ إصابَتُه وَ الظَّفَرُ به ثُمَّ استُعمِلَ في كُلِّ مَظفورٍ به مِن جَهَةِ العدی و غَيرِهِم، قال: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ (انفال، آیه 41) فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالًا طَيِّباً (سورۀ انفال: آیۀ 69). و المَغنَم ما يُغنَم و جَمعُهُ مَغانِم».

[3]. قاموس المحیط، ج4، ص123.

[4]. المحلی فی شرح المجلی بالحجج و الآثار،ج 5، ص865. «وَ مَن وَجَدَ کَنزاً مِن دَفنِ کافرٍ غير ذِميٍ جاهلياً کان الدافن اَو غير جاهلي فاربعةُ اَخماسِهِ لَهُ حَلالٌ و يُقَسَّم الخُمسُ حَيثُ يُقَسَّمُ خمسُ الغَنيمةِ… سواءٌ وَجَدَهُ في فَلاةٍ في اَرضِ العربِ اَو في اَرضِ خَراجٍ اَو اَرضِ عَنوَةٍ اَو اَرضِ صُلحٍ اَو في دارهِ او في دارِ مُسلِمٍ اَو في دارِ ذِميٍ و حَيثُما وَجَدَهُ حُکمُهُ سِواءٌ کما ذَکرناهُ و سِواءٌ وَجَدَهُ حُرّ او عَبدٌ اَو اِمرَاَةٌ قال الله عزوجل: «و اعلموا انَّما غَنِمتُم من شیءٍ…» و قال تعالي: «فَکُلوا ممَّا غَنِمتُم حلالاً طیباً» و مالُ الکافرِ غيرِالذمّيِ غنيمةٌ لِمَن وَجَدَهُ»

.[5] الجامع لاحکام القرآن، ج8، ص1.

[6]. او درکتاب فقه‌السنة می‌گوید: «الغَنائِمُ جَمعُ غنیمةٍ فَهِیَ فِی اللُّغَةِ مایَنالُهُ الانسانُ بِالسَّعیِ».«غنائم جمع غنیمت و غنیمت در زبان عربی به‌معنای آن چیزی است که انسان با تلاش به­دست می­آورد». فقه‌السنه، ج3، ص55..

[7]. تهذيب الاحکام، ج4، ص142.

[8] . الکافی،ج1،ص 544.

[9] . فقه الرضا، ص294.

[10] . خمس سهمس برای شکوفائی،ص26-34

[11] . مقاله،جوادی آملی، عبدالله، 1364

پیام بگذارید