پرش لینک ها

داستانی از آیت الله العظمی گلپایگانی رحمة الله علیه


آیت الله العظمی گلپایگانی ره رسم داشتند وجوهات را خودشان دریافت می‌کردند و خودشان رسید را مُهر می‌کردند و همین موضوع موجب امتنان و خوشحالی مقلدین ایشان بود که به این وسیله هم خودِ آقا را زیارت می‌کردند و هم خمسشان را به‌دست مرجع تقلیدشان می‌رساندند.
روزی یک مرد روستایی آمد داخل اتاق ایشان، پایش را دراز کرد، کمرش را باز کرده و از زیر لباسش بسته‌ای را درآورد؛ پولی بود گفت: این خمس مالِ من، مال شما! آیت الله گلپایگانی (ره) شروع کردند به گریه کردن و فرمودند: این‌ها با این زحمت پول تهیه می‌کنند (و خمسش را) می‌آورند. ما چه کار کنیم؟ آیا در موردش مصرف می‌کنیم یا خیر؟!


به نقل از یکی از نوادگان آیت الله العظمی گلپایگانی

پیام بگذارید