رٍکاز چیست؟
لسان العرب در تعریف رکاز میگوید، «قِطَعُ ذهب و فضه تخرج من الأرض أو المعدن: قطعه ای از طلا یا نقره که از زمین یا معدل یافته می شود» که ظاهرش این است که رکاز هم در گنج استعمال می شود، و هم در معدن.
… در بعضی نقل ها از حضرت معنای رکاز را سوال می کنند:
قیل له: ما الرکاز یا رسول الله؟ قال: «الذهب و الفضه الذی خلقه الله فی الأرض یوم خُلِقت» از پیامبر سؤال شد: یا رسول الله رکاز چیست؟ فرمود: معادن طلا و نقره است که خداوند در زمین آفریده است.
رکاز گاهی به معنای گنج بکار می رود؛ یعنی در معنای طلا و نقره و مثلا توسط انسانی در زمین یا لای دیواری دفن شده و صاحب آن پیدا نشود و احیانا توسط دیگران کشف گردد، ولی به طور قطع این کلمه در مورد معدن هم بکار رفته است. در این روایت، رکاز به معدن تفسیر شده است. در روایت دیگر هم رکاز و کنز (گنج) برابر هم قرار گرفته اند. نتیجه آنکه لااقل رکاز معنای دیگری غیر از گنج هم دارد، وگرنه روایت معنای درستی نخواهد داشت.
با ملاحظه این روایت و سخن صاحب لسان العرب شاید بتوان گفت رکاز به معنایی است که می تواند هم بر گنج و هم بر معدن صدق کند، و به حسب مورد می بایست مراد متکلم را یافت.
وجوب خمس در رکاز
در منابع اهل سنت روایات بسیاری یافت می شوند که حاکی از وجوب خمس در رکاز است که برخی از آنها را نقل می کنیم.
روایت نخست
أحمد بن حنبل در مسند، و ابن ماجه در سنن خویش، از ابن عباس نقل کرده اند:
قضى رسول الله فی الرکاز الخمس: پیامبر خدا برای زیرخاکی ها [دفینه و معدن] خمس مقرر فرموده است.(۱)
روایت دوم
مسلم، بخاری، ابوداود، ترمذی و مالک از ابوهریره نقل کرده اند:
«العَجماء جُرحُها جُبارٌ ، و المعدِن جُبار، و فی الرکاز الخمس»
صدمه چهار پا دیه ندارد و همین طور در معدن کسی که بمیرد و بر زیر خاکی [دفینه و معدن] خمس تعلق میگیرد.(۲)(۳)
❎ ◀ توضیح اینکه در عصر جاهلیت وقتی کسی در معدن می مرد، دیه اش را از مردم می گرفتند، و همین طور اگر حیوانی اهلی مثل اسب، انسانی را می کشت، ولو صاحبش در نگهداری و بستن او کوتاهی نکرده باشد، دیه اش را از صاحبش می گرفتند. حضرت در این روایت این قانون جاهلی را از میان برداشته و فرموده اند این موارد دیه ندارند، و به همین مناسبت حکم رکاز را نیز بیان کرده اند.
پس روایت شاهد بسیار خوبی است که در زمان نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خمس از غیر غنائم هم دریافت می شده، و غنیمت دارای مفهومی مطلق است که معدن هم یکی از مصادیق آن است.
روایت سوم
احمد بن حنبل از انس بن مالک نقل کرده است:
قال: خرجنا مع رسول الله إلى خیبر فدخل صاحب لنا الی خربه یقضی حاجته تتناول لبنه لیستطیب بها فانهارت علیه تِبراً فأخذها فتأتی بها النبیّ فأخبره بذلک. قال: زنها. فوزنها فإذامائتا درهم، فقال النبی: «هذا رکاز، وفیه الخمس»
انس بن مالک می گوید: ما با رسول خدا به سوی خیبر حرکت کردیم. یکی از همراهان ما برای رفع حاجت به خرابه ای رفت و برای طهارت یک خشتی برداشت، که ناگاه قطعه ای از طلا یا نقره بر روی او فرو ریخت، آن را برداشت و به نزد رسول خدا آورد، به دستور آن حضرت وزن شد و معلوم شد که حدود دویست درهم است، حضرت فرمود: این رکاز است و در آن خمس واجب است.
“تِبر” به کسر تاء و سکون یاء قطعه طلا و نقره را می گویند و قبل از آنکه ضرب سکه یا تبدیل به زینت شده باشد، این تعبیرگاهی در مورد قطعات غیر طلا و نقره از دیگر معدنیات هم بکار می رود.(۴)
روایت چهارم
در مسند احمد آمده است
«إنّ رجلاً من مُزَینَه سأل رسول الله مسائل جاء فیها: فالکنز نجده فی الخرب و الآرام؟ فقال رسول الله: فیه وفی الرکاز الخمس» فردی از قبیله مزینه از رسول خدا سوالاتی کرد؛ از جمله درباره گنجی که در خرابه و آرام می یابیم؟
رسول خدا فرمود: در آرام و در رکاز خمس واجب است.
توضیح: کلمه «آرام» آنکه در گذشته جاده های میان شهرها به صورت امروزی نبود، و مسیرها در اثر حوادث طبیعی به مرور زیر خاک و شن و… ناپدید میشدند، خصوصا در بیابان های شنزار، برای جلوگیری از این مشکل، در فاصله های معین، از قطعات سنگ، تپه ای می ساختند که طوفان شن و باد و حوادث طبیعی دیگر آن را نریزد، و علامتی باشد برای پیدا کردن راه و مسیر، تا مسافران گم نشوند. گاهی برخی از مسافران اموال خود را زیر این تپه ها که در زبان عربی به آنها «آرام» گفته می شد دفن می کردند، و احیانا به فراموشی سپرده می شد تا اینکه این اموال بعدها به صورت گنج پیدا می شد.(۵)
روایت پنجم
احمد بن حنبل از شَعبی از جابر از رسول خدا نقل کرده که فرمود:
«وفی الرِکاز الخمس»
احمد بن حنبل از عُباده بن صامت از رسول خدا نقل کرده: «وقضی فی الرکاز الخمس»(۶)
——————————————————————————————————————
📕✏
۱-احمد بن حنبل؛ مسند؛ ج۱، ص۳۱۴/ محمد بن یزید بن ماجه، سنن، ص ۸۳۹/ خمس در عصر پیامبر و پاسخ برخی شبهات، آیت الله دوزدوزانی، نشر شرق خیال، ص۴۷.
۲- “العَجماء” به معنای حیوان است؛ و “جبار” به معنای هدر است، یعنی خسارتی که لزوم جبران ندارد.
۳- مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۵، ص ۱۲۷، باب الحرج العجماء و المعدن/ محمد بن اسماعیل بخاری، الجامع الصحیح، ج۱ ص ۱۸۲، باب فی الرکاز الخمس، ج۲، ص۱۰۹/ سلیمان بن اشعث أبی داوود، سنن ابی داوود، ج۲، ص ۲۵۴، کتاب الحدود، باب من قتل عمیا بین قوم/ همان ج۲، ص۷۰، باب ما جاء فی الرکاز/ سنن ترمذی، ج ۳، ص ۱۳۸، باب ما جاء فی العجماء جرحها جبار و فی الرکاز الخمس/ سنن ابن ماجه، ص ۸۰۳، کتبا اللقطه، باب من اصاب رکازاً/ الموطَّأ، ج۱، ص ۲۴۴، باب زکاه الشرکاء/ احمد بن حنبل، مسند، ج۲، ص ۲۲۸، ۲۳۹، ۲۵۴، ۲۷۴، ۲۸۵، ۳۱۹، ۳۸۲، ۳۸۶، ۴۰۶، ۴۱۱٫/ خمس در عصر پیامبر و پاسخ برخی شبهات، آیت الله دوزدوزانی، نشر شرق خیال، ص۴۷.
۴- احمد بن حنبل، مسند، ج ۳، ص۱۲۸/ نور الدین هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۳، ص۷۷، باب فی الرکاز و المعادن/ محمد بن عمر الواقدی، المغازی، ص۶۸۲٫/ خمس در عصر پیامبر و پاسخ برخی شبهات، آیت الله دوزدوزانی، نشر شرق خیال، ص۴۹٫
۵- احمد بن حنبل، مسند، ج۲، ص۱۸۶ و ۲۰۲ و ۲۰۷ /خمس در عصر پیامبر و پاسخ برخی شبهات، آیت الله دوزدوزانی، نشر شرق خیال، ص۴۹٫
۶- احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص۳۳۵/ خمس در عصر پیامبر و پاسخ برخی شبهات، آیت الله دوزدوزانی، نشر شرق خیال، ص۵۰
——————————————————————————————————————
#
#خمس_در_عصر_پیامبر
#آیت_الله_دوزدوزانی
#خمس #بنیاد_خمس
#خمس_معدن
#رکاز
#خمس_در_منابع_اهل_سنت
#مسند_احمد_بن_حنبل
#سنن_ابن_ماجه
#اهل_سنت
#روایت