پرش لینک ها

پاسخ به شبهات برخی روایات خمس (2)

ابوعلی راشد که از وکلای حضرت جواد و امام هادی (علیهما السلام) بوده است می گوید: قلت له امرتنى بالقیام بامرک و اخذ حقّک فاعلمت موالیک بذلک فقال لى بعضهم واىّ شىء حقّه؟ فلم ادرما اجیبه، فقال یجب علیهم الخمس، فقلت ففى اىّ شىء؟ فقال فى امتعتهم و صنایعهم، قلت و التّاجر علیه و الصّانع بیده، فقال اذا امکنهم بعد مؤونتهم
به او (امام علیه السلام) عرض کردم به من دستور داده اید به کارهای شما رسیدگی کنم و حق شما را بگیرم. این موضوع را به دوستداران شما اطلاع دادم بعضی از آن ها گفتند: حق امام چیست؟ من ندانستم چه در جواب بگویم؟ امام فرمود خمس بر آنها واجب است. گفتم در چه چیزی؟ فرمود در کالا ها و صنایعشان. گفتم کسانی که تجارت می کنند و با دست خود چیزی را می سازند؟ فرمود: بلی در صورتی که بعد از هزینه زندگی برای آنها امکانی بماند. (وسائل الشیعه، ج6، ابواب خمس باب8، حدیث 3.)

این حدیث به صراحت خمس را حق اهل البیت دانسته و یکی از موارد مهم وجوب آن را زائد بر مخارج سالیانه معرفی کرده است.
با این وجود ایرادات گوناگونی به این روایت وارد شده است که در این مختصر آنها مطرح و پاسخ خواهیم داد.

  1. اولین ایراد این است که روایت مضمره است. مضمره به حدیثی می گویند که راوی نامی از امام نمی برد و از ضمیر استفاده می کند. گاه مضمره بودن روایت می تواند روایت را مخدوش سازد. اما در صورتی که با قرائتی روشن معلوم باشد که مرجع ضمیر امام معصوم است مضمره بودن اشکالی برای روایت به حساب نمی آید. حال ببینیم آیا در این روایت قرینه ای وجود دارد که بتوان با استفاده از آن اثبات کرد که حدیث از امام معصوم نقل شده یا خیر؟
    در این حدیث دو قرینه و دلیل صدور آن را از امام معصوم به اثبات می رساند. قرینه اول مربوط به سند حدیث است. در سند این حدیث کسی که روایت را از امام نقل می کند شخصی است بنام ابوعلی بن راشد که او از وکلا و نمایندگان امام نهم و دهم (علیهماالسلام) بوده است و چنین کسی هنگامی که می گوید به او نوشتم که مرا مامور گرفتن حق خود ساخته اید، شک نخواهیم کرد که مخاطب نامه حتما امام علیه السلام بوده است.
    قرینه دوم در مضمون و محتوای روایت قابل مشاهده است. محتوای روایت به خوبی گواهی می دهد که مخاطب این نامه هیچ کس جز امام نمی تواند باشد. زیرا افراد عادی چه حقی بر مردم در مال التجاره و صنایع دست رنجشان می توانند داشته باشند؟ آیا غیر از امام احدی ممکن است درای این چنین حقی باشد؟
  2. اشکال دومی که وارد کرده اند بر این روایت صحیح السند این است که چگونه ممکن است نماینده و یاران امام از کم و کیف مساله خمس باخبر باشند؟
    برای پاسخ به این اشکال لازم است خود را در شرایط سخت شیعیان در برخی برهه های زمانی قرار دهیم. در زمان اهل البیت علیهم السلام گاه شیعیان در فشارهای سختی که توسط حکام جور ایجاد شده بود قرار می گرفتند و برخی امامان شیعه برای اینکه از شدت این سختی بکاهند قسمتی از خمس و گاه تمام خمس را می بخشیدند و عملا تا مدتی مساله خمس متروک می شد حال اگر شرایط پرداخت خمس برای شیعیان آسان تر می شد و توان پرداخت خمس پیدا می کردند و اهل بیت علیهم السلام حکم وجوب خمس را از نو بیان می کردند بسیاری از شیعیان از کم کیف مساله خمس آگاهی داشتند. لذا می بینیم که شخص مورد اطمینان امام نیز از اینکه حق امام چیست آگاهی ندارد و این با توجه به شرایط زمانی آن هنگام امر عجیبی نیست. ( برگرفته از جزوه خمس پشتوانه استقلال بیت المال از منشورات مدرسه مام امیرالمومنین علیه السلام)

پیام بگذارید