پرش لینک ها

پیامبر (ص) خمس را چگونه مصرف می‌کردند؟

قسمت اول:

آن‌گونه که در منابع تاریخی آمده است درزمان پیامبر (ص)خمس توسط ايشان دریافت میشده است. بدیهی است خمس دریافتی تنها صرف هزینه شخصی ایشان نمی‌شده است بلکه پیامبر (ص) خمس را در موارد متنوعی مصرف می‌نمودند که در این نوشتار به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
۱- هزینه‌های شخصی و جاری زندگی پیامبر (ص)
پیامبر (ص) از سهم خویش مقداری را برای گذران زندگی شخصی خود و خانواده هزینه می‌کردند؛ به‌عنوان مثال پس از جنگ خیبر، به هر یک از همسران خود از خمس، یک صد وسق خرما و بیست و یک وسق جو داد. (١)
۲- سهم خویشاوندان: یکی از مواردی که مطابق آیه شریفه ۴۲ سوره انفال می‌بایست بخشی از خمس برای آن‌ها هزینه می‌شد، سهم ذوی‌القربی یعنی نزدیکان پیامبر (ص) بود. پیامبر (ص) سهمی از خمس را به خویشاوندان نیازمند خود یعنی بنی‌هاشم و بنی‌مطلّب می‌دادند. (۲)
دلیل این اختصاص هم این بود که اقوام نیازمند پیامبر (ص) سهمی از زکات نداشتند، بنابراین بایستی منبع دیگری برای تامین سادات نیازمند در نظر گرفته می‌شد که همان خمس بود.
البته در همان زمان، برخی از افراد به خود جسارت دادند و در مورد تقسیم خمس به پیامبر (ص) اعتراض می‌کردند و از پیامبر درخواست داشتند تا طایفه آن‌ها را نیز در خمس شریک کند. از جمله این افراد، می‌توان به صحابی شناخته شده پیامبر (ص) «عثمان ابن عفّان» اشاره کرد. «جبیر بن مطعم» می‌گوید: من و عثمان با پیامبر (ص) در مورد تقسیم خمس میان بنی‌هاشم و بنی‌مطلّب و این‌که چرا بین بنی‌عبدالشمس و بنی‌نوفل تقسیم نمی‌کند، در حالی‌که خویشاوندی این‌ها با پیامبر (ص) برابر است، گفتمانی داشتیم که پیامبر (ص) فرمودند بنی‌هاشم و بنی‌عبدالمطلب یک چیزند. (۳)
درک این دستور پیامبر خدا (ص) برای آن‌ها سنگین بود و عثمان در زمان خلافت خود به تلافی این کار، اموال بسیاری را به بنی‌امیه بخشید. روزی مردم را جمع کرد و گفت: شما را به خدا سوگند! آیا پیامبر (ص) قریش را از میان مردم برتری نمی‌داد؟ آیا بنی‌هاشم را از سایر قریش برتر نساخت؟
اگر کلیدهای بهشت در دست من بود آن‌ها را به بنی‌امیه می‌بخشیدم تا آخرین آن‌ها داخل شوند. (۴)
تا اینجا به دو مورد از موارد مصرف خمس در زمان پیامبر (ص) اشاره کردیم؛ موارد دیگر مصرف خمس در زمان پیامبر (ص) را در قسمت بعدی خواهیم خواند.

۱. تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۱۷۸ و ۱۸۱؛ البدایة و النهایة، ج ۴، ص ۲۲۸.
۲. سنن ابی‌داوود، ج ۲، ص ۲۵؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۸۳؛ تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۴۲۵.
۳. همان.
۴. مسند احمد، ج ۱، ص ۱۳۶؛ تاریخ المدینه، ج ۳، ص ۱۰۹۸؛ البدایة و النهاية، ج ۷، ص ۱۷۸؛ به نقل از موسوعة امام علی بن ابی‌طالب، ج ۳، ص ۱۵٣.
«برگرفته از کتاب تاریخ خمس تالیف سید مهدی قانع»

پیام بگذارید